حالم خیلی خوبه .. امشب کلی حرف زدم از حس های بد درونم گفتم .. و در نهایت از نگاه خدای خودم به خودم گفتم ... نمیدونم چیشد که تهش رسیدم به این که راجبع خدا حرف بزنم و با قشنگی حرفام تموم شد .. تصمیم گرفتم من یاسمین ساعت ۳.۴۹ دقیقه صبح ..روز ۲۳ شهریور سال ۱۴۰۱ خشمی که در درونم نسبت به همه ی ادم ها دارمو ..گذاشتم کنار ..و همه رو میبخشم ..همه رو ..هر خاطره تلخی که از هر کسی دارمو میزارم کنار ..و تمام اه هایی که تا الان کشیدمو خنثی میکنم .. من بخشیدم .. و واگزار به خدا ..دلم از هر بدی و خشم پاکه پاک ..روحم ارامش داره .. و لیاقت اینو داره در ارامش زندگی کنه ..خدا همیشه همراهمه ..
نوشته شده ..در خانه ی جدید .. قائمشهر اتفاقات شیرین و قشنگی در راهن .. و ارامشی که در انتظارمهخدایا شکرت برای. همه ی خوبی هات .خدای شکرت ... نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم شهریور ۱۴۰۱| ساعت 3:53| توسط ی.زن| روز های زندگی من ...
ادامه مطلبما را در سایت روز های زندگی من دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : cmeinleben1 بازدید : 86 تاريخ : دوشنبه 23 آبان 1401 ساعت: 0:03